مرکز مطالعات ژاپن | رضا حجت شمامی |
نگاهی به رسانه ها و تحولات جهان نشان می دهد که عمق و گستره بحران های بین المللی در حال افزایش است. بحران اقتصادی دنیا در این زمینه تاثیر زیادی دارد اما بیش از همه تلاش برای جابجایی قدرت این مسئله را سبب شده است.
چین به خاطر اژدهای ثروت و سرمایه خود، اشتهای قدرت بیشتری دارد. پکن این خواسته را به همراه روسیه در سوریه نشان داد.
مسکو نیز به دنبال تغییری ساختاری است که در دهه 1990 آن را «قرن آمریکا» نامیدند. متاسفانه غرب هم نشان داده که تنها در جایی که چرخه اقتصادی آن عادی و امنیت قدرتش به راه است، رفتارهای متمدنانه از خود نشان می دهد در غیر این صورت تحولات را به سمت دیگری پیش خواهد برد.
در حال حاضر دیده می شود که بحران بیشتر به سمت آسیا بخصوص شرق و جنوب شرق آن و به طور خاص تحولات حواشی چین پیش می رود. اختلافات مرزی پکن و توکیو در خصوص جزایر غیرساکن را نمی توان اختلافی صرفا دو جانبه دانست. بخصوص که آمریکا به همراه متحدان خود به طور مداوم در دریای زرد رزمایش های گوناگون برگزار می کند و در تازه ترین اقدام دومین پیمان موشکی را با ژاپن امضا کرده است که بر اساس آن می تواند سپر موشکی جدیدی در خاک این کشور مستقر کند.
اگر چه متحدان غرب در آسیا – پاسیفیک، کره شمالی را دلیل این پیمان ها و اقدامات عنوان می کنند، اما کمتر تحلیل گری است که نداند این سامانه موشکی چین را نشانه رفته است و در حال تکرار بازی استقرار سپر موشکی در شرق اروپا و ترکیه علیه روسیه است. حدود نه ماه پیش آمریکا استراتژی نظامی جدید خود را منتشر کرد و حکایت از آن داشت که آمریکا در حال کوچ امنیتی به سمت شرق و جنوب شرق آسیا است.
اگر چه نمی توان انتظار داشت در این کوچ امنیتی، خاورمیانه و اقتصادی انرژی از مرکزیت استراتژی بلندمدت آمریکا بیفتد اما واشنگتن خواسته ناخواسته باید برای قدرت رو به جلوی چین چاره ای بیندیشد. بنابراین همچون چند سال گذشته به دنبال تنش آفرینی مرزی و دفاعی علیه این کشور است. بنابراین باید منتظر بود تا آرایش سیاسی متحدان و مخالفان در حوزه شرق و جنوب شرق آسیا شفاف تر شود. در این میان خواست ها و سیاست های مشترک چین و روسیه آنها را به سمت اتحاد بیشتر پیش خواهد برد که کره شمالی نیز می تواند بیش از گذشته برایشان با اهمیت تلقی شود.
روسیه روز گذشته 90 درصد از 11 میلیارد دلار بدهی های کره شمالی را بخشید و چین نیز طی ماههای گذشته روابط خود را با پیونگ یانگ افزایش چشمگیری داده است. یارگیری در این قسمت از جغرافیای دنیا که مستعد اختلافات سرزمینی و سیاسی بسیاری است به همراه تمرکز آمریکا در این منطقه می تواند قرن کنونی را به «قرن آسیایی» تبدیل کند که ممکن است خطراتی را به همراه داشته باشد. خطراتی که گاهی بوی باروت می دهد.
اگر چه لیبرال ها همواره بر این اعتقاد هستند که کشورهای لیبرال هیچگاه با یکدیگر نمی جنگند اما نباید فراموش کرد که همین لیبرال ها در صورت لازم جنگ را برای دیگران مهیا می کنند چه خود در آن حضور مستقیم داشته باشند و چه نداشته باشند.
منبع: سیاست ایرانی