یادداشتهای کومه، یکی از شاهکارهای تاریخ ادبیات ژاپن، به وسیله قدرتالله ذاکری، از ژاپنی به فارسی ترجمه و به صورت متن دو زبانه توسط نشر مثلث به بازار کتاب عرضه شد.
این کتاب یکی از سه شاهکار بزرگ نوشتههای موسوم به زوُی هیتسوُ در تاریخ ادبیات ژاپن است که به صورت متن دو زبانه فارسی – ژاپنی در قطع جیبی منتشر شده است.
یادداشتهای کومه در 85 صفحه به روایت اندیشه ناپایداری که تمام مظاهر فرهنگ ژاپن با آن عجین شده، به قلم کانومه چو(1155-1216 میلادی) میپردازد.
این کتاب یکی از نمونههای برجسته ادبیات قرون وسطای ژاپن است – دوران حکومت طبقه جنگجویان- است.
نویسنده کتاب یادگیری سازهای موسیقی پرداخت و سبک شعری واگا را نزد شوُن ئه ی شاعر فراگرفت. او سبب استعدادش خیلی زود از سوی امپراتور صاحب منصب دفتر شعر در دستگاه امپراتوری شد.
کاموئو چومه در سال 1204 ترک خانه و اجتماع کرد و با انتخاب نام بودایی رِن ئین-به معنی بذر نیلوفر آبی- زندگی در انزوا را تجربه کرد، او در کومه ای به وسعت ده متر مربع ساکن شد و شروع به نگارش کتاب کرد.
«یادداشتهای کومه» بیشک برترین و معروفترین کتاب کامونو چومه است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«بخش هایی از کتاب ِ جریان رودِ گذران
جریان رودِ گذران همیشگی است، اما آب، آب پیشین نیست.
حباب های بر آمده بر آبگردها، محو می شوند، شکل می گیرند و مَثَلی نیست که زمانی دراز مانده باشد.
آدمی و منزلگه او نیز چنین است!»
از قدرتاله ذاکری که دانش آموخته زبان و ادبیات ژاپنی دانشگاه تهران است، پیشتر کتاب «زنبور بر کف دست بودای خندان» ترجمه هایکوهای مدرن ژاپنی توسط نشر مروارید منتشر شده است.
نوشتاری از قدرت الله ذاکری درباره کتاب:
من امروز خوشحالم بگویم کتاب « هوجوکی » – 『方丈記』/Hōjōki – را به فارسی – با عنوان « یادداشتهای کومه » – ترجمه کرده ام.
در واقع یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک ژاپن، امروز در دسترس خوانندگان فارسی زبان قرار گرفته است.
وقتی من دانشجو بودم، در هر نوشته یِ مربوط به ادبیات ژاپن نامی از « هوجوکی » میدیدم و عطش خواندن و دانستن « هوجوکی » هر روز برایم بیشتر می شد. عطش خواندن بود اما چیزی برای فرو نشاندنش نبود.
پس خوشحالم چرا که حالا «یادداشت های کومه»، دست کم در دسترس فارسی زبانانی است که می خواهند بدانند « هوجوکی » چیست.
حدودا ده سال پیش – به احتمال زیاد اواخر اردبیهشت ماه – با دوستی ژاپنی – میسوُمی تاکوُجی – پشت جان پناه شیرپلا در کوه های دربند، کنار آب روانی نشسته بودیم که به تناوب آبگردهای کوچکی داشت. آن لحظه میسوُمی جملات آغازین «هوجوکی» را برایم خواند:
ゆく河の流れは絶えずして、しかももとの水にあらず。淀みに浮ぶうたかたは、かつ消え、かつ結びて、久しくとどまりたる例(ためし)なし。世の中にある人と、栖(すみか)とまたかくのごとし。
بعد هم با مخلوطی از توانایی ِ کم ژاپنی ِ آن موقع من و توانایی ِ کم فارسی آن موقع میسوُمی و استفاده از آب روانی که از آنجا می گذشت، به ترجمه ای از این جملات رسیدیم:
جریانِ رودِ گُذران همیشگی است، امّا آب، آب پیشین نیست. حبابهای برآمده بر آبگِردها، شکل میگیرند، محو میشوند و مثلی نیست که زمانی دراز مانده باشد. آدمی و منزلگه او نیز چنین است.
بی هیچ شکی می گویم این جملات تأثیری شگرف بر من به جای گذاشت که هنوز هم بعد از گذشت این همه سال به روشنی آن را احساس میکنم.
ده سالِ بعد از آن روز، اشتیاق خواندن کامل « هوجوکی » با من بود تا به ترجمه و چاپ « یادداشتهای کومه » منتهی شد و خوشحالم امروز بگویم « ایدداشت های کومه» چاپ شده است.
« یادداشت های کومه» چهارمین کتابی است که ترجمه کرده ام. با این همه دومین کتابم است که چاپ می شود.
بعد از « زنبور بر کف دست بودای خندان »، رمان « زوال بشری » و اثر ارزنده پرفسور ایموتو به نام « آسوُکا و پارس، پیشروی فرهنگِ ایرانی به شرق » را ترجمه کردم.
« آسوُکا و پارس » تا نمایشگاه کتاب سال آینده – سال 88 – چاپ می شود اما « زوالِ بشری » از تیرماه 87 در انتظار مجوز است و هنوز سرنوشتش مشخص نیست و به همین دلیل با افتخار و خوشحالی میگویم بعد از سرخوردگییِ ناشی از قضیه مجوز باز هم « هوجوکی » را ترجمه کرده ام.
«هوجوکی» یکی از سه شاهکار بزرگِ نوشته های موسوم به زوُیهیتسوُ – 随筆/Zuihitsu – در ادبیات ژاپن است.
ترجمه دقیق از کلمه زوی هیتسوُ به فارسی انشاء خواهد بود و آن به متنهایی گفته میشود که نویسنده مشاهدات، تجربه ها و تخیلاتش را متمایل به علاقه خود شرح می دهد.
این کتاب در سال 1212 میلادی یعنی اوایل قرون وسطی تألیف شد و یکی از نمونه های برجسته ادبیات قرون وسطی ِ ژاپن هم هست.
نویسنده کتاب کامونو چومه نام دارد که به سبب استعدادش صاحب منصب دفتر شعر در دستگاه امپراتوری بود. در سال 1204 ترک خانه و اجتماع کرد و با انتخاب نام بودایی رِنئین – بذر نیلوفر آبی – زندگی در انزوا و نگارش کتاب را شروع کرد.
« هوجوکی » کتابی بزرگ است، پس همه سعی ام این بود که به بزرگی « یادداشت های کومه » را در بیاورم. بیشتر زمان ترجمه این کتاب در روستای زادگاهم بودم. با این که تمام لغات و معنی کلی جملات را میدانستم اما حتی گاهی نزدیک به دو ساعت بی هیچ کاری مینشستم تا سرانجام جمله ای به ذهنم بیاید که راضی کننده باشد. امیدوارم این تلاش برای خواننده کتاب هم راضی کننده باشد.
با این همه باید اعتراف کنم دقت لازم در چاپ کتاب را نداشته ام. ب
اید اعتراف کنم ناشر بدون اطلاع من برخی لغات را تغییر داده است.
چاپ و قطع و کاغذ کتاب خوب است اما باید اعتراف کنم خودم طرح جلد کتاب را دوست ندارم هرچند طراح جلد آن – تهمتن امینیان – اسم و رسمی در طراحی دارد.
بابت تمام اینها من از تمام کسانی که کتاب را میخوانند پوزش میطلبم.
از آنها که کتاب را خواندند و این یادداشت را دیدند می خواهم جمله ابتدایی صفحه هشتاد یک را به شکل زیر بخوانند:
به واقع ماه عمر من به سراشیبی افتاد و به کوه نزدیک شد. به زودی با ظلمت سه زوُ[1] روبرو خواهم شد. پس بر آنم تا دیگر مرتکب نادانی نشوم.
[1] 三途/Sanzu : در دین بودایی عقیده بر این است که افراد بدکار چون میمیرند سه وضعیت خواهند داشت که به هرکدام از این وضعیتها زوُ میگویند که معنوی لغوی آن راه است. زوُیِ اوّل سوزانده شدن است. زوُیِ دوّم گوشت یکدیگر را خوردن است. زوُیِ سوّم با شمشیر دنبال شدن و زخم خوردن است.