سید آیت حسینی- دانشجوی علوم زبان و اطلاعات دانشگاه توکیو:
يکی از دوستان چندی پيش از ژاپن، دیویدی سری کامل مجموعه تلويزيونی اُشين را برايم آورد. 297 قسمت حدوداً پانزده دقيقهای روی چهار دیویدی. از همان روز مشتاقانه شروع کردم به ديدن سريال اما چند قسمتی طول کشيد که به لهجه خاص مردم استان ياماگاتا در منطقه توهوکو که شخصيت اصلی داستان اهل آنجاست عادت کنم.
شگفت آن که موضوع اين سريال بازگشت به گذشته و مرور خاطرات دور است و برای من که هنگام پخش سريال در ايران با نام “سالهای دور از خانه” شش ساله بودم، تمام قسمتهای سريال، مثل صور اسرافيل خاطرات کودکی را زنده میکرد.
روزی با التماس از مادر خواستم برايم برنج و تربچه درست کند و گريه که چرا مادر اُشين برنج و تربچه میپزد ولی ما اين غذا را نداريم. عصر که از بازی برگشتم روی بخاری که با نفت کوپنی روشن بود، يک قابلمه کوچک برنج و تربچه بود. چند قاشق بيشتر از آن کته را که تکههای تربچه داشت نتوانستم بخورم و داد و بيداد که اين چرا بدمزه است و مادر اُشين برنج و تربچه به آن خوشمزگی درست میکند.
سالها بعد در ژاپن دستگيرم شد که برنج و تربچه خانواده اُشين هم به همان بدمزگی برنج و تربچه ما بوده و حتی به مراتب بدتر. برنج و تربچه (دايکُن مشی) قوت غالب کشاورزان فقير ژاپنی در دورانی بوده که بيشتر محصول مزارع و شالیزارها، به اربابان زميندار میرسيد و کشاورزان سهمی ناچيز از آن داشتند.
شناسنامه سريال
- نام اصلی مجموعه: اُشين (Oshin)
- ژانر: درام انسانی
- نويسنده فيلمنامه: هاشيدا سوگاکو
- کارگردانی: گروه هشت نفره کارگردانان
- توليد کننده: تلويزيون ملی ژاپن (NHK) با همکاری بنياد ژاپن
- زمان پخش در ژاپن: از آوريل 1983 تا مارس 1984
مرور داستان
اُشين حکايت زن ثروتمند 80 سالهای است که در روز افتتاح هفدهمين شعبه از فروشگاههای زنجيرهای خود، به دلايلی نامعلوم برای همه، از خانه فرار میکند و سفری طولانی را در سراسر ژاپن آغاز میکند. اندکی بعد نوه بيست سالهاش به او میپيوندد و شنونده داستان زندگی اُشين میشود.
اُشين دليل ترک خانه را چنين شرح میدهد که به اعتقاد او فرزندانش حريص و طماع بار آمده اند و منافع خود را بر حقوق همه ارجح میدانند و برای گسترش کسب و کار خود دست به هر کاری میزنند و او کنجکاو شده است که بداند در تربيت فرزندانش چه اشتباهی مرتکب شده. اين سؤال برای اُشين به اين پرسش بزرگتر میانجامد که به طور کلی در طول دوران زندگی چه اشتباهاتی مرتکب شده و چه تصميمات نادرستی گرفته است.
در جای جای داستان اين جمله را از اُشين میشنويم که “اگر آن کار را نمیکردم زندگی طور ديگری رقم میخورد”. او به همراه نوهاش به تمام جاهايی که زمانی در آن زندگی کرده سفر میکند و تمام خاطرات گذشتهاش را از تولد تا آن روز مرور میکند.
او برای نوهاش شرح میدهد که چگونه وقتی در سال 1907 هفت ساله بوده با اجبار خانواده از روستای کوچکشان برای يک سال پرستاری از بچه در قبال يک کيسه برنج به شهر فرستاده میشود. در آنجا وقتی به او تهمت دزدی میزنند فرار میکند و در برف و يخ اسير میشود. جوانی او را نجات میدهد و تا آب شدن برفها از او مراقبت میکند. اين جوان که سرباز ارتش ژاپن در چين بوده و به خاطر نفرت از جنگ از ارتش فرار کرده و تحت تعقيب است، اُشين هفت ساله را با مفاهيمی مثل جنگ، برابری و عدالت آشنا میکند.
اُشين پس از بازگشت به خانه، دوباره برای پرستاری از بچه به خانوادهای برنج فروش فرستاده میشود که با اعضای آن رابطهای دوستانه برقرار میکند. در اين سالها برای اولين و آخرين بار عاشق میشود و مرد مورد علاقهاش جوان کمونيستی است که رويای اتحاد کشاورزان در مقابل زمينداران را در سر دارد.
ارتباط او با اين جوان سبب میشود سالها برچسب کمونيست بودن روی اُشين بماند و مردم او را “يکی از قرمزها”، (عنوانی که به کمونيستها میدادند) بدانند. پس از ناکام ماندن اين عشق، خانواده برنج فروش را ترک میکند و در سن 16 سالگی به خانه بازمیگردد. اما اين بار پدر میخواهد او را برای پول بيشتر وادار به کارهای پست کند. اُشين بار ديگر از خانه فرار میکند تا در توکيو شغل آرايشگری پيشه کند. در آنجا با همسر آيندهاش ريوزو تانوکورا (Ryuzo Tanokura) آشنا میشود و با او که پسر خانوادهای ملاک و متمول است و شغل تجارت پارچه دارد ازدواج میکند. خوشبختی اُشين اما ديری نمیپايد و زلزله ويرانگر سال 1923 توکيو تمام هستی آنها را نابود میکند.
اُشين به همراه همسرش رهسپار زادگاه ريوزو میشوند تا با خانواده او زندگی کنند. در آنجا خانواده همسر، مخصوصاً مادر همسرش چنان با بدرفتاری عرصه را بر او تنگ میکنند که پس از چندين سال رنج و عذاب به همراه فرزندش، همسر و خانواده همسرش را ترک میکند و برای ساختن آينده خود و فرزندش به تنهايی مشغول کار میشود. پس از امتحان کردن مشاغلی مثل رستورانداری، آشپزی و حتی دوره گردی و ماهی فروشی، سرانجام به موفقيت دست میيابد و اينبار با کمک همسرش مغازهای کوچک راه میاندازد، که به تأسيس فروشگاههای زنجيرهای تانوکورا میانجامد.
اُشين در ژاپن
† داستان اُشين بر اساس زندگی واقعی مادر آقای کازوئو وادا (Kazuo Wada) صاحب فروشگاههای زنجيرهای يائوهان (Yaohan) نوشته شده است که با سختی بسيار سرمايه تأسيس فروشگاه را فراهم کرد تا پسرش با گسترش آن يکی از بزرگترين فروشگاههای ژاپن را راهاندازی کند.
† اُشين نماد زن شکست ناپذير و سختکوش ژاپنی است. سريال در ژاپن با استقبال بینظيری روبهرو شد و تحسين مخاطبان را برانگيخت. در ژاپن هنگام صحبت در مورد سختکوشی و استقامت بسيار به نام اُشين اشاره میشود. يکی از کشتیگيران سومو (Sumo) در ژاپن، وقتی علیرغم ابتلا به ديابت برای کسب بالاترين درجه کشتی سومو (يوکوزوناyokozuna ) مبارزه میکرد نام خود را به “اُشين يوکوزونا” تغيير داد تا عزم راسخ خود برای شکست نخوردن را به رخ همه بکشد.
† در اواخر دهه 1980 که مشکل اقتصاد حبابی معيشت ژاپنی ها را دچار سختی کرده بود، برخی خانوادهها به خوردن برنج و تربچه روی آوردند که از اين پديده به کنايه با عنوان “رژيم اُشين” ياد شد. در آن سالها پل مشهوری هم روی رودخانه موگامی (Mogami) به نام” اُشين” تغيير نام يافت.
† در يک نظرسنجی که تلويزيون ژاپن حين پخش سريال انجام داد بسياری از بينندهها با پخش اُشين در خارج از کشور مخالف بودند. زيرا به عقيده آنها، اين سريال تصوير ناخوشايندی از اختلاف طبقاتی، ظلم و بیعدالتی و فقر در ژاپن را به نمايش میگذاشت و ممکن بود تصوير مردم دنيا از ژاپن را مخدوش کند. اما پخش سريال در 52 کشور دنيا در سالهای آتی، عکس اين مسأله را ثابت کرد. اين مجموعه بدون شک، به بيشتر مردم دنيا که تصورشان از ژاپن صرفاً از روی وسايل الکتريکی، خودروهای ژاپنی و عملکرد ژاپن در جنگ جهانی شکل گرفته بود، درک بهتر و عميقتری از ژاپن و مردم آن داد.
† اين مجموعه همزمان با توليد در ژاپن پخش میشد. در ميانه کار يک بار به خاطر بيماری بازيگر اُشين فيلمبرداری سريال يک هفته متوقف شد. مسئولان تلويزيون ناچار شدند در آن هفته، مجموعهای مستند را که از پشت صحنه سريال تهيه شده بود پخش کنند.
† در سال 1984، پس از اتمام پخش سريال، انيميشنی از داستان اُشين تهيه و پخش شد که به دوران کودکی اُشين میپرداخت.
اُشين در خاورميانه
† در حال حاضر بنياد ژاپن و وزارت امور خارجه ژاپن با همکاری تلويزيون مصر به رايگان در حال تهيه نسخهای از سريال اُشين با زيرنويس عربی برای مردم عراق هستند. اين اقدام در قالب برنامه کمک به بازسازی عراق صورت میگيرد. به اعتقاد ژاپنیها، پخش اين سريال درک مردم عراق از ژاپن را عميقتر خواهد کرد و حس همدردی آنان را بر خواهد انگيخت. همچنين آنان معتقدند که ديدن زندگی يک زن ژاپنی که با وجود مشکلات فراوان به تلاش برای موفقيت ادامه میدهد، مردم عراق را در بازسازی کشور خود پس از جنگ تشويق خواهد کرد. پخش قسمتهای اوليه آُشين در عراق از ماه مبارک رمضان امسال که تعداد بينندههای تلويزون به اوج میرسد، آغاز شده است.
† سريال اُشين در ايران بدون شک يکی از پديدههای بهيادماندنی تلويزيون ايران محسوب میشود. اين سريال در ايران به رکورد بیسابقه بيش از 90 درصد بينندگان تلويزيون دست يافت. ميانگين نرخ بينندگان سريال در خود ژاپن 52 درصد و حداکثر آن 69 درصد بوده است که در تاريخ تلويزيون ژاپن يک رکورد محسوب میشود.
تب اُشين را در ايران هنوز از ياد نبردهايم. مدل موی اُشين، کفشهای اُشينی، کيف اُشينی، ترب اُشينی لباسهای دست دوم تاناکورا (تلفظ رايج ايرانیها از “تانوکورا”، نام خانوادگی همسر اُشين) و … اُشين بعد از انقلاب، شايد اولين سريالی باشد که با چنين استقبالی از سوی مخاطبان روبهرو شد و تبی فراگير در جامعه به وجود آورد. هنوز هم برای بسياری از ايرانيان، اُشين نماد ژاپنیهاست و خيلی از ايرانیها با ديدن توريستهای ژاپنی، آنان را “اُشين” خطاب میکنند.
† يکی از پيامدهای پخش سريال در ايران اين بود که پس از پخش، اين شايعه بين مردم پيچيد که سريال به شدت سانسور شده به طوری که حتی موضوع آن تغير پيدا کرده. حتی به شوخی گفته میشد که اُشينِ بازتوليد شده در ايران را دوباره به خود ژاپنیها فروخته اند. اما واقعيت اين است که فقط صحنههای بسيار معدودی از سريال که در ايران قابل پخش نبوده، از سريال حذف شده است که حجم آن بسيار ناچيز و قابل صرف نظر کردن است. از ترجمه بسيار خوب و دوبله هنرمندانه ايرانیها هم نبايد گذشت.
اُشين در ساير نقاط دنيا
† در هنگام پخش سريال اوشين در مصر، قطع مکرر برق، خشم مردم را برانگيخت و به اغتشاشاتی نظير پرتاب سنگ به سمت اداره برق و آتش زدن پستهای برق در قاهره انجاميد.
† در ويتنام هم اُشين محبوبيت بسياری پيدا کرد به طوری که کلمه” اُشين” در معنای “خدمتکار زن” وارد زبان ويتنامی شده است.
† در افغانستان هم سريال اُشين با دوبله فارسیای که در ايران انجام شده بود به نمايش در آمد و طرفداران بسياری پيدا کرد.