بهمن ذکی پور:
از ایسه بیرونی به ایسه درونی یا از اسم ظاهر به اسم باطن خدا[1]
حدود ساعت 1:45 دقیقه بعداز ظهر به سمت معبد ایسه بیرونی (ظاهر) حرکت کردیم. بارش باران شدیدتر شده بود. ده دقیقه بعد به ایسه بیرونی رسیدیم. مردی بلند قامت و خوش چهره با لباس کیمونو و هاکاما مردانه، چتر بدست انتظار ما را می کشید. نزد او رفتیم با رویی خندان پذیرای ما بود. دکتر سوچی یا ما را به او معرفی کرد و همراه با او جهت تطهیر تن[2]، که قبل حضور در معبد حتما باید انجام می شد، به سمت شستشو خانه (وضو خانه) معبد رفتیم.
شستشوخانه یا بهتر بگویم وضوخانه معبد، حوضی مکعب مستطیل بود که از زمین حدود یک متر ارتفاع داشت. میله ای فلزی نازکی که یک سانتی متر از لبه های حوض بالاتر بود، در طول وسطی حوض قرار داشت. و دورادور حوض را ملاقه های بزرگی گرفته بود. به گونه ای که سر ملاقه از قسمت دهانه بر روی میله وسطی بود و دسته های آن بر روی لبه های حوض قرار داشت.
راهنمای ما روش تطهیر را چنین توضیح داد که، نخست با دست راست ملاقه را برداریم و در آب فرو می بریم. سپس کف دست چپ را از انتهای انگشتان تا سر انگشتان می شویم. آن گاه ملاقه را به دست چپ داده و دست راست را هم به همین نحو مورد شستشو قرار می دهیم. بعد از شستشوی دست ها می بایست با آب باقی مانده در ملاقه آب را در دهان می گرداندیم و خالی می کردیم. در خاتمه نیز بایستی ملاقه را دوباره در آب فرو کرده و بعد از آب گیر شدن آن، ملاقه را به صورت عمودی (به گونه ای که سر آن بالا باشد) می گرفتیم. تا بدین وسیله آب از دهانه خارج شده و دسته ی ملاقه را تطهیر نماید. پس از شستشو ملاقه ها را به همان شکل اول قرار دادیم و راهی دروازه ورودی[3] اول شدیم.
برای ورود به محوطه معبد (ظاهر اول)، زیر دروازه اول تعظیم کردیم و پا به درون معبد گذاشتیم. راهنمای ما توضیح داد که در زمان های دور مردم برای اهدای نذورات و هدایا هنگامی که به ایسه می آمدند از زیر این دروازه عبور می کردند و اجازه می یافتند که تا دروازه دوم وارد محوطه ایسه گردند. پس از رسیدن به دروازه دوم (ظاهر دوم، باطن اول)، راهنمایی ما توضیح داد که در ایام دور هنگامی که مردم به این دروازه می رسیدند، در کنار این دروازه نذورات و هدایای خود را غبار روبی و تطهیر کرده و به معبد تقدیم می کردند. از اونو پرسیدم که آیا امپراتور هم در زمان ورود به معبد باید مراسم شستشو را به جای آورد که پاسخ داد خیر! امپراتور و ملکه تنها کسانی اند که از اجرای مراسم تطهیر معاف اند.[4]
زیر دروازه دوم تعظیم کردیم و وارد محوطه اصلی (باطن دوم)شدیم. محوطه اصلی که بخش بسیار وسیعی بود. متشکل شده بود از چندین نیایش گاه کوچک تر که هریک به خدایی اختصاص داشت.
در ابتدای ورودی دروازه دوم شیروانی سوله مانندی قرار داشت که راهنما توضیح داد که در هنگام برپایی اعیاد و جشن ها[5] در صورت بارش باران از این شیروانی جهت اجرای مراسم استفاده می شود.
از محوطه شیروانی که عبور کردیم، رسیدیم به نیایش گاه خداوندگار زمین یا رزق و روزی و شریک آماتراسو ت”ویو-اوکه-اومی کامی”. دیوار بیرونی نیایش گاه از چوب خیزران[6] تشکیل شده بود و بر روی هر بخش از دیوار شاخه های نازک و برگ های درخت ساکاکی قرار داشت.[7] بعد از گذر از دیوار به دروازه اصلی نیایش گاه رسیدیم. ورودی نیایش گاه را توریی دیگری مشخص می ساخت. مقابل توریی و در محوطه بیرونی نیایش گاه دیوار دیگری از جنس خیزران قرار داشت که تا توریی ورودی حدود 2متر فاصله داشت به طوری که دیوار و توریی دقیقا مقابل یک دیگر قرار می گرفتند. این دیوار که در سایر نیایش گاه ها هم وجود داشت. بیان گر محوطه و بخش بیرونی (ظاهر) هر نیایش گاه نسبت به بخش داخلی (باطن) آن بود. بخش درونی (باطن) نیایش گاه مهراوه تویو-اوکه-اومی کامی بود که آن سوی توریی قرار داشت. مهرواه، تشکیل شده بود از یک میز، صندوق نذورات و یک دیوار عمودی که وسط آن مربعی پنجره ای شکل قرار داشت. اما این پنجره با پرده ای سفید پوشانده شده بود. پرده نیز نماد حجاب میان عالم ظاهر وعالم باطن بود. به تعبیر دیگر خود محوطه مهرواه نسبت به محوطه دیگری که در پشت پرده قرار داشت حکم “ظاهر” را داشت. و محوطه پشت پرده که با توریی دیگری مشخص شده بود نقش “باطن” را ایفا می کرد.
برای توضیح بهتر این موضوع و مفهوم اونو از تمثیل خوب و مفیدی استفاده کرد.
او گفت: بیرون کعبه با پرده ای پوشانده درسته؟
پاسخ دادم: بله!
ادامه داد که: پرده کعبه، ظاهر و بیرون آن را نشان می دهد و حاجیان که به طور عمومی به زیارت می روند صرفا ظاهر کعبه و بیرون آن را می بینند. اما باطن و درون کعبه برای همه قابل رویت نسیت و فقط افراد محدودی می توانند به آن وارد شوند. از این رو مهراوه هم شبیه ظاهر و بیرون کعبه است که همه می توانند آن را زیارت کنند اما محوطه پس پرده به مانند دورن کعبه محوطه خاص و مقدسی است که افراد خاص می توانند وارد آن شوند.
حرف اونو به پایان رسیده بود که فورا به او گفتم: همان طور که می دانی در عرفان اسلامی پرده ،حجاب حق و حقیقت است و سالک راه حق پس از ریاضت ها و عبادات های گوناگون به لطف حضرت حق این حجاب را کنار می زند و حقیقت محض برایش آشکار می شود. علاوه بر تفسیر تو از پرده کعبه می توانیم این گونه بگوییم که پرده کعبه نشان دهنده ظاهر یا به تعبیر دیگر ظاهر حقایق است که همه در نوع خود از آن فهمی دارند. اما باطن کعبه نشان دهنده باطن، گذر از پرده و جحاب این دنیا، و رسیدن به حقیقت محض است که عده کمی به آن می توانند دست پیدا کنند. البته بیان این مفاهیم صرفا در قالب نماد سازی و نشانه شناسی قابل تحلیل اند.
اونو هم پاسخ داد که: حرف تو درسته است و در آئین شین تو هم این قانون حکم فرماست. همان طور که ظاهر کعبه و پرده آن نشان دهنده ظاهر حقایق است، پرده مهرواه خدایان شین تو هم بیانگر ظاهر حقایق است. در حالی که هر کدام از این ظواهر باطنی دارند که حقیقت محض است و در پس پرده قرار دارد که فهم آن فقط برای افراد معدودی امکان پذیر است. به تعبیر دیگر پرده مهراوه همان حجاب عرفای اسلام است که معتفدند میان حقایق ظاهری و حقایق باطنی وهم و پوششی را ایجاد کرده است. از این رو هر توریی و هر زیارت گاه حکم ظاهر را دارد نسبت به توریی یا زیارت گاه بعدی که نقش باطن را ایفا می کند و این رابطه به صورت دو طرفه است.
این توضیحات بیشتر اونو مرا به یاد مدل ابن عربی در توضیح آفرینش و صدور ماهیات انداخت که هر مرتبه نسبت به مرتبه بالایی ظاهر است و نسبت به مرتبه پایینی باطن است. برای مثال مرتبه احدیت باطن است نسبت به مرتبه واحدیت. و مرتبه واحدیت ظاهر احدیت و باطن تجلی ماهیات است. این مدل سازی در دیگر مراحل گفتگو با دوستان همراه بسیار به دردم خورد.
همان طور که گفتم افرادی که به معبد می آمدند تا مهراوه بیشتر اجازه ورود نداشتند. اما به سبب این که ما میهمانان ویژه به حساب می آمدیم. بر دفتر ثبت نام میهمانان ویژه، اسامی خود را نوشتیم و اجازه یافتیم که به پشت مهراوه یعنی بارگاه تویو-اوکه-اومی کامی وارد شویم. البته جهت ورود به بارگاه باز باید مورد تطهیر قرار می گرفتیم البته این بار با نمک مقدس[8].
راهنمای ما درب محوطه پشتی را باز کرد، اسباب و لوازم خود را بر روی تاقچه ای قرار دادیم .سپس به صورت شانه به شانه صف آرایی کردیم. سر را به نشانه تعظیم پایین آوردیم. روحانی ای دعا خواند آن گاه درب ظرف گرد و صورتی رنگی را باز کرد و با شاخ و برگ نازکی از درخت ساکاکی به طوری که شاخه به صورت افقی بر روی ظرف قرار گرفته بود نمک مقدس را تا جلوی پای ما پاشاند. سپس آن روحانی به عنوان راهنما و خادم جلوی ما حرکت کرد و دکتر موری هم پشت سر او به عنوان امام[9] ،و ماهم پشت سر او آن دو حرکت کردیم. باز برای ورود به آستانه تویو-اوکه-اومی کامی توریی دیگری وجود داشت، تعظیم کردیم و وارد شدیم. در مقابل بارگاه تویو-اوکه-اومی کامی ایستادیم. دکتر موری به نمایندگی از ما تا آستانه توریی اصلی بارگاه رفت و مراسم نیایش را به جای آورد و ما هم همراه با او چنان نمودیم.[10]
یک متر جلوتر از جایی که ما برای نیایش ایستاده بودیم ، جایگاه های مربع شکلی در ابعاد تقریبی یک متر در یک متر بر روی زمین وجود داشت که از سنگ ساخته شده بود.
دلیل آن ها را پس از نیایش پرسیدم. اونو پاسخ داد که آن جایگاه های مربعی شکل محل استقرار راهبان شین تو در هنگام عبادات رسمی را مشخص می سازد. ما دیگر اجازه ورود به آن سوی توریی را نداشتیم چرا که آن جا جایگاه شخص تویو-اوکه- اومی کامی بود و تنها شخص امپراتور اجازه داشت که از توریی عبور نماید و وارد جایگاه او گردد. در نتیجه ما به سمت مهراوه بازگشتیم.
اگر بر حسب مدل ظاهر و باطن حقایق بخواهم توضیح دهم. مهراوه ظاهر حقایق بود که همه می توانستند وارد آن شوند و به نوبه خود فهمی داشته باشند. اما بخش میانی که ما وارد آن شدیم نسبت به مهراوه باطن و نسبت به جایگاه شخص تویو-اوکه- اومی کامی ظاهر بود. این مرتبه یا بخش، نماد سالکانی بود که از ظاهر حقایق عبور کرده و به باطن رسیده بودند اما هنوز موانعی مانع ورود آنان به حقیقت محض می شد. اما جایگاه شخص تویو-اوکه –اومی کامی حقیقت محض به حساب می آمد که تنها شخص امپراتور به عنوان تجلی خدا (که همان گونه گه توضیح خواهم داد می توان مقام او را با مقام حقیقت محمدیه در عرفان اسلامی مقایسه کرد) می توانست به آن وارد شود و از آن فهمی ناب داشته باشد.
از مهراوه تویو-اوکه-کامی به سمت دفتر معبد حرکت کردیم. در راه با راهنما کمی صحبت کردم. می گفت که چندی پیش در ایستگاه ایکه بوکوروُ[11] توکیو به رستوران فردی ایرانی رفته و غذایی ایرانی خورده است. نام غذا را نمی دانست اما می گفت که خوشمزه بوده است. از اونو نام و نشان او را پرسیدم گفت که نامش یوُشی هیسا ایشی گاکی[12] استاد شین تو و راهب معبد ایسه است و حدود سی سال است که با دکتر موری دوستی دارد. اونو اضافه نمود که دکتر موری در دورن معبد ایسه متولد شده است و از کودکی با ایشی گاکی در معبد بزرگ شده اند. گویا ایشی گاکی هم متولد معبد بود.
به دفتر معبد رسیدیم کفش ها را درآوردیم و وارد شدیم. ایشی گاکی ما را به اتاق میهمانان هدایت نمود. اتاقی بود با همان شکل و شمایل مشهور اتاق های ژاپنی با پنجره ای کوچک که رو به حیاط خلوت باز می شود. در حیاط خلوت درخت کاج کهن سالی وجود داشت که فوق العاده تنومند و زیبا بود. نمی دانم چه شد که با دیدن آن کاج کهن سال یاد آن چنار کهن امام زاده صالح خودمان افتادم که سال ها زینت بخش حیاط آن امام زاده با شکوه است.
بر روی مبل ها نشستیم، دو راهبه شین تویی از ما با شیرینی مخصوص معبد و چای سبز پذیرایی نمودند. دکتر فان هم یک جلد از آخرین اثر خود را امضا کرد و آن را به همراه دو قوطی چای اعلا و گرانقیمت چینی به معبد اهدا نمود و با ایشی گاکی وارد گفتگو شد که بیشتر بحث پیرامون آئین تائو و کتاب تازه چاپش بود.
پس از پذیرایی به همراه ایشی گاکی به بخش دیگری از معبد رفتیم. این بخش در نوع خودش جالب و قابل توجه بود به طوری که تا شب (هنگامی که ایشی گاکی را دوباره ملاقات نمودم و مفصل با او صحبت کردم) ذهن مرا به خود مشغول ساخته بود.
در جوار جایگاه تویو-اوکه-اومی کامی ساختمان شیروانی بزرگی وجود داشت که سقف آن از نی و گِل ساخته شد بود. در طول ضلع فوقانی شیروانی، کنده های بشکه مانندی قرار داشت که از عرض بر روی شیروانی قرار گرفته بودند. دو سر این کنده ها با فلزی طلایی رنگ بسته شده بود که باعث دوام و قوام چوب می شدند. ایشی گاکی توضیح داد که این مکان یعنی”می-که دن”[13] ، محل صرف غذای آماتراسو-اومی کامی و تویو-اوکه-اومی کامی است! که باهم در این محل روزی دو وعده (صبح و غروب) غذا می خورند!
ساعت حدود 3:15 دقیقه ظهور بود که ازبخش پایینی “می-که دن” چهار مرد با احترام خاصی به سمت درب ورودی می آمدند. فردی که جلوی همه قرار داشت و از آن سه نفر دیگر چیزی در حدود یک متر جلوتر بود، فردی نظامی بود که به سبک نظامی ها هم حرکت می کرد. اما آن سه فرد پشتی روحانیون شین تو بودند که به سمت “می-که دن” می آمدند. دکتر موری توضیح داد که، نفر اول وظیفه دعا خواندن را بر عهده دارد، نفر دوم وظیفه دارد که آتش اجاق غذا را روشن نماید، و نفر سوم کلید دار غذاخوری است.
مامور نظامی تا درب ورودی “می-که دن” آن سه روحانی را همراهی کرد، درب ورودی را باز کرد، و پس از ورود انان به محوطه اصلی، به نشانه خداحافظی از ما سری تکان داد و رفت. ما اجازه ورود نداشیم اما از درز چوب های نرده نرده می شد مراسم خواندن دعا، روشن کردن آتش و بردن غذا به “می- که دن” را به خوبی دید.
بارش باران خیلی شدید شده بود به طوری که چتر هم نمی توانست ما را از خیس شدن مصون بدارد. اونو گفت که : منطقه ایسه پرباران ترین منطقه ژاپن است و در سراسر ژاپن به بارش باران های شدید شهرت دارد.
با ایشی گاکی و سایر همراهان به سمت سایر نیایش گاه ها حرکت کردیم. از برکه ای زیبا عبور کردیم که بر روی آن پلی سنگی قرار داشت. اما این سنگ در نوع خودش واقعا جالب بود. سر این سنگ بر آمدگی داشت که شبیه سر و صورت لاک پشت بود. برای همین سنگ این پل را “سنگ لاک پشت”[14] می نامیدند.[15]
از برکه به سمت “تاکا- نو- میا”[16] (نیایش گاه رفیع)حرکت کردیم و پس از پیمودن پله های فراوان به “تاکا- نو- میا” یا بلند ترین جایگاه معبد رسیدیم. نیایش گاه “تاکا- نو- میا” برخلاف سایرعبادت گاه ها فاقد توریی بود. سبب را ایشی گاکی چنین توضیح داد که دیواره های توریی مانند این نیایش گاه خود حکم توریی را دارند و دیگر حاجت به توریی مستقلی نیست. “تاکا- نو- میا” را زیارت کردیم و به رسم آئین شین تو دعایی نمودیم و به سمت نیایش گاه های پایین معبد حرکت کردیم.
پس از رسیدن به نیایش گاه های پایین ایسه، ابتدا به نیایش گاه خدای آب “کامی-نو- می ای-نو-جین جا” [17]رفتیم. این زیارت گاه اتاقی کوچک با سقف شیروانی بود که از یک سو محل عبادت خدای آب بود و از سوی دیگر آب انبار مقدس معبد هم به حساب می آمد. آن طور که ایشی گاکی توضیح داد، گویا هنگام طبخ غذای آماتراسو-اومی کامی و تویو-اوکه –اومی کامی از آب این نیایش گاه به عنوان آب مورد نیاز استفاده می شود.
از نیایش گاه خدای آب به نیایش گاه خدای خاک(سوچی-نو-میا)[18] و از آن جا به زیارت گاه خدای باد(کازه-نو-میا)[19] رفتیم. اما در حین دیدار و نیایش زیارت گاه ها نکته ای نظرم را به خود جلب کرد.
محوطه و فضای هر نیایش گاه از دو بخش تشکیل شده بود. یک بخشی که خود نیایش گاه بود و بخش دیگر که جز یک اتاقک بسیار کوچک سقف شیروانی چیز دیگری در آن وجود نداشت. علت را از دکتر موری و اونو پرسیدم. که هر دو متفق القول گفتند که شکل و ساختار معبد ایسه از دوهزار سال پیش تا کنون به همین نحو کنونی حفظ شده ، و هر 20سال به 20سال[20] مصالح و ساختمان نیایش گاه ها (که همگی از چوب ساخته شده بودند) نو می شوند. بنابراین بنای جدید در آن محوطه خالی ساخته می شود و بنای قدیمی تخریب می گردد و بعد از 20 سال برعکس این کار اتفاق می افتد. به علاوه آن اتاقک کوچک هم شاخصی بود که مقیاس فضا را برای بنای جدید مشخص می ساخت.
پس از نیایش “کازه-نو-میا” به سمت درب خروجی ایسه بیرونی حرکت کردیم از ایشی گاکی خداحافظی کردیم و با تاکسی به مسافرخانه بازگشتیم.
[1] معبد ایسه در اصل از دو بخش درونی و بیرونی تشکیل یافته که از نظر شکل وساختار کاملا به مانند یک دیگر هستند. بخش درونی اختصاص دارد به خدای آفتاب آماتراسو-اومی کامی(یا به تعبیر بهتر خدایی که پیروان شین تو آن را می پرستند). و بخش بیرونی اختصاص دارد به خدای زمین و رزق و رزوی تویو-اوکه –اومی کامی. البته در هر دوی این بخش ها نیایش گاه های کوچکتری وجود دارند که هریک به خدایی خاص تعلق دارند. در طی این نوشته مراد خود را از ایسه بیرونی و ایسه درونی و یا اسم ظاهر و اسم باطن خدا مشخص خواهم نمود.
[2] Harai
[3] Toriiتوریی، یا همان دروازه های معروف آئین شین تو که در سراسر ژاپن به چشم می خورند. در اصل نمادهایی هستند که مرز میان جهان انسان ها و خدایان را مشخص می سازند.
[4] بر مبنای اساطیر شین تو امپراتوران ژاپن جملگی نواده ی خدای آفتاب آماتراسو- اومی- کامی Amaterasu-Omi-kami هستند که نسل اندر نسل سمت فرمانروایی ژاپن را بر عهده داشته اند. از این رو امپراتور تجلی خدا در ژاپن محسوب می شود و طبیعتا نیازی به تطهیر ندارد.
[5] Matsuri
[6] Take
[7] Sasaki درختی مقدس است که ازقدیم الایام پیروان شین تو آن مورد نیایش قرار می دادند. از شاخه و برگ های این درخت جهت تطهیر استفاده می شود. نقش این درخت به نقش درخت طوبی در عرفان اسلامی بسیار شبیه است.
[8] Mishiyo
[9] در این جا لفظ امام را در معنای لغوی آن به مورد استفاده قرار داده ام. یعنی کسی که جلوی ماست یا جلوی ما قرار دارد (پیشوا).
[10] چیزی شبیه مراسم نماز جماعت که نمازگزارن همراه با امام جماعت به اجرای فریضه مقدس نماز می پردازند.
[11] Ike bukuro Eki
[12] Yoshihisa Ishigaki
[13] Mikeden
[14] Kame Ishi
[15] به واقع نمی دانم چه حکمتی در کار بود زیرا در نقاط دیگر معبد از این دست سنگ ها وجود داشت که هریک شکل حیوانی را به خود گرفته بود! در جای هریک توضیح خواهم داد.
[16] Taka no miya
[17] Kami-no-mii-no-jinja
[18] Tsuchi-no-miya
[19] Kaze-no-miya
[20] Sengu
[wikibox lang=”ja”]伊勢神宮[/wikibox]
[wikibox lang=”en”]Ise_Grand_Shrine[/wikibox]