مسیح طالبیان/
این روزها در مورد شعر کوتاه و هایکو مصاحبه های زیادی در سایت های اینترنتی منتشر می شود که هر از گاه به این نکته اشاره می شود که “هایکو” حوزهء کاربرد صناعات ادبی نیست و یا گزاره های مشابهی شبیه به همین مضمون .بدین لحاظ دوباره به هایکوهای ژاپنی نظری انداختم تا بدین ترتیب به صحت و سقم اینگونه برداشت ها از هایکو برسم.
جلد سوم کتاب هایکو اثر پروفسور بلایت و مجموعه هایکوهای ماتسو باشو را با هم ورق می زنیم شاید چیزی دستگیرمان شود .
این بخش از کتاب بلایت در مورد شبنم( dew) است .
never frget
the lonely taste
of the white dew
هرگز
طعم تنهایی شبنم سفید
فراموش نکن
این هایکوراباشو درژانر ادیبانه برای خودش نوشته است.اما مگراو از چه رنج می برد؟ آیا از رنج های بر دوش خودش خسته شده؟ و یا چیز مهمتری او را به خود مشغول کرده ؟بلایت می گوید که دلمشغولی باشو معنای تراژیک خود زندگی و حیات است که طعم تلخ کوتاهی حیات را متبادر می کند که در دانهء سفید شبنم هویدا است ، زندگی کسانی است که در اطراف ما می آیند و می روند وگویی همچون عمر شبنمی ما را به خود مشغول می کنند.باشو این ویژگی شبنم و حیات ، یعنی پوچی و ناپایداری آن را عمیقا درک می کند و با غم و اندوه آن را در قالب استعاره به بیان می کشد.باشو با درک این واقعیت در آتش و شعله نمی سوزد بلکه بی شعله ای در خاکستر خود دود می کند و اینچنین می سوزد.بغیر از استعاره ای که باشو در اینجا بکار گرفته است آیا (طعم تنهایی) جز یک صنعت ادبی است؟
هایکوی بعدی را یوسا بوسون نوشته است :
the ink-stone,receiving
the dew of the chrysanthemum
the life of it !
دَوات
شبنم داوودی گرفت
جان او
شان نزول این هایکو بدینقرار است که بوسون در فصل داوودی ها ( پاییز) برای دیدن دوستی رفته بود.دوستش کاغذ و قلم مو و دوات کهنه ای مقابل او گذاشت و گفت برایم شعری بنویس. چون دوات خشک بود رفت سراغ داوودی ها و از شبنم نشسته بر آن ها ریخت در دوات تا رسوب جوهر را دوباره مرکب کند و بعد این هایکو برای دوستش با شبنم داوودی ها نوشت .بعبارت دیگر با ریختن شبنم داوودی ها بر جوهر خشک شده عمر دوباره و جان تازه به دوات بخشید.آیا بوسون در این هایکو از صنعت شخصیت بخشی به اشیا استفاده نکرده است؟ که دوات جان شبنم را بگیرد و خود زنده شود؟
هایکوی بعدی را ماسااُکو شیکی در چشمه های آب گرم ناحیه یودا می نویسد:
in the white dew
four or five houses
a hamlet
بر شبنم سفید
چار تا پنج خانه
دهکده ای است
شیکی با این هایکو می خواهد ادراک ما از شبنم را وسعت بخشد. قطره های شبنمی که بر برگ های نیلوفر آبی می نشیند و یا بر نوک غلاف علف مقابل چشم های ما می لرزد.این شبنم همه جا را فراگرفته است ، همهء هستی را و همهء این روستایی که فقط چهار تا پنج خانوار در آن زندگی می گذرانند .با توجه به زندگی تراژیک ماسااُکو شیکی که می داند به همین زودی با بیماری سل از این دنیا خواهد رفت آیا استعاره ای از هستی را در هایکو نقش نبسته؟
هایکوی بعدی را کوبایاشی ایسا در مرگ چهارمین فرزندش می نویسد که سه فرزند او پیش از این مرده اند :
this dewdrop world
it may be a dewdrop
and yet,and yet
این دنیای شبنم
شبنمی است شاید
چرا هنوز،چرا هنوز
تعالیم بودیست می گوید که این دنیا یک دنیای گذرا و شناور است که نباید به آن دل بست و فقط باید به چیز های ابدی و ازلی تکیه کرد.ایسا در این هایکو به تعالیم بودیست های فرقهء ( سرزمین جاوید = بهشت ) تردید می کند و خود را وابسته به فرقه ای که معتقد به ذن بودیسم است نشان می دهد.آنها که می گویند همین دنیا همان دنیای ابدی و ازلی است و معنای زندگی همین اکنون و همینجا است که ما جان بودا را زندگی می کنیم .
و باز هم یک هایکوی دیگر از کوبایاشی ایسا :
from the white dewdrops
learn the way
to the pure land
از شبنم های سفید
طریق راه بیاموز
به سرزمین جاوید
این هایکورا هم کوبایاشی ایسا نوشته است :
the dewdrops are vanishing
more seeds of hell
to be sown today
با محوشبنم ها
بذرعالم اموات هرچه بیش
امروزکاشته می شود
آیا “بذر عالم اموات ” استعاره ای از مرگ نیست؟ و در کل آیا این هایکو استعاره ای از دنیای فانی و زودگذر نیست؟
این هایکو را یوسا بوسون نوشته است .باید متذکر شوم که یوسا بوسون به دلایل نا معلومی از یک طرف عاشق زادگاه خویش است و از طرف دیگر چشم دیدن آنجا را ندارد .او خود در قطعه نثری راه به زادگاهش را راه خاربوته ها توصیف کرده است .
white dew on the bramble
one drop
on each thorn
شبنم سفید
بر بوتهء خار ، قطره ای
بر هر خار
این هایکو را ماسااُکو شیکی نوشته است :
morning dew
smoke from the cooking rice
creeps over the grass
شبنم صبحگاهان
می خزد دود بر علفزار
از پُخت برنج
این هایکو را یوسا بوسون نوشته است که کاملا یک هایک.ی تخیلی است :
the ends of the warrior,s bows
as they go,brushing
the dew
نوک کمان جنگاوران
همین که درگذرند ،می کشند
بر دانهء شبنم
این هایکو را رانستسو (Ransetsu)نوشته است :
dance from one blade of grass
to another
pearls of dew
از این غلاف
به آن غلافِ علف می رقصد
دُرهای شبنم
خانم چیونی این هایکو را نوشته است:
the dew of the rouge flower
when it is spilled
it is simply water
شبنم گل سرخ
آنگاه که فرو ریخت
فقط آب است
این هایکو استعاره ای از عشق و با هم بودن است ، هر کدام از دو طرف که در نردهء عشق ببازند ، این زیبایی عشق است که از بین می رود .