سید علی میرافضلی شاعر، پژوهشگر، طنزنویس و هایکوسرا، دانش آموخته رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است و تا کنون ۹ عنوان کتاب از وی منتشر شدهاست.
میرافضلی در وبلاگ خود به آنچه که به آن رعایت نکردن حقوق مؤلف اطلاق میشود اعترض کرد. وی نوشت:
بعضی از نویسندگان میپندارند مالکیت آنچه در اینترنت منتشر میشود، مشاع است و متعلق به همه کاربران اینترنت؛ و نویسنده یک مطلب در اینترنت، فقط نقش آغاز کننده یک زنجیره از پیوندها را دارد و در تکرار نوشتههای وی، احتیاجی به ذکر مأخذ و درج نام نویسنده و رعایت حق مؤلف نیست. از نظر این گروه، اینها را اینجا گذاشتهاند که تو برداری و دوباره منتشر کنی و این قدر این عمل تکرار شود که نام و نشانی از نویسنده اصلی باقی نماند. بسیاری از شعرهای کوتاهی که در این وبلاگ منتشر میشود، با فاصله اندکی از انتشار، سر از کلوبها و چترومها در میآورد و بسیاری از وبلاگنویسان حق خود میدانند که آنها را بدون آوردن نام گوینده شعرها، در وبلاگ خود کارسازی کنند، چنانکه گویی شاعر این شعرها خود ایشانند!
از جمله مطالب من که زیاد در اینترنت بدون ذکر مأخذ نقل شده، مقدمهای است که بر مقاله «ترجمه شعرهای کوتاه ژاپنی» نوشتهام. در مقدمه این مقاله، من به اختصار هایکو را تعریف و چهار تن از هایکوسرایان معروف ژاپنی را به اجمال معرفی کردهام تا مدخلی باشد بر ترجمه شعرهای کوتاه ژاپنی در ایران. این مقاله، در سال 1382 نگارش یافت و نخستین بار، در مجله «چشمه» که در کرمان منتشر میشد، به چاپ رسید (شماره 2، تابستان 1382). سپس آن را در وبلاگ «گنجشک ناتمام» نقل کردم (دوم تیر 1385). مقدمه مختصر آن مقاله، اطلاعات چندان جدیدی ندارد و محصول مطالعه چند کتاب به زبان فارسی و یک مقاله به زبان انگلیسی است.
بنده، از سالهای دور پیگیر ترجمههای هایکو به زبان فارسی هستم و سعی میکنم همه کتابهای این حوزه را خریداری و مطالعه کنم. آخرین کتابی که در این حیطه خواندهام، کتاب «شکوفههای گیلاس: هایکو از باشو تا امروز» است که آقای عطا دانایی مترجم آن است و متن دوزبانه را انتشارات صدای معاصر و شبگیر، به اتفاق، در هیئتی زیبا و درخور، همین امسال منتشر کردهاند. مقدمه کتاب را که خواندم، متوجه شدم که مترجم این کتاب نیز از آن دست نویسندگان است که نوشتههای موجود در فضای وب را قابل دستبرد میدانند و در نقل آنها، ضرورتی به ذکر مأخذ احساس نمیکنند. اما مترجم محترم آن قدر راحتطلب بوده که بخشهایی از نوشته مرا که به بیان تاریخچه هایکو اختصاص دارد، با عین عبارت و بدون کمترین تغییر در الفاظ، به مقدمه کتاب خود منتقل کرده و دریغ از اشارتی مختصر! گویی آن عبارات، ریخته قلم ایشان است! مترجم محترم در بخش معرفی چهار تن از هایکونویسان معروف ژاپنی، در ذکر باشو و بوسون به همین طریق مرضیه اقدام کرده و البته عباراتی را نیز از خودشان افزودهاند که جای قدردانی دارد!

شکوفههای گیلاس: هایکو از باشو تا امروز <br>مقدمهای که بدون ذکر نام از سیدعلی میرافضلی در آن آمدهاست.
مترجم، در پیشگفتار خود نیز دم خروسی از خود بجای گذاشته و آنجا که از ترجمههای هایکو به زبان فارسی اشاره دارد، اطلاعاتش در سال 1382 که سال نگارش و انتشار مقاله من است، متوقف مانده و نسبت به بروز رسانی آن هیچ اقدام درخوری انجام نداده است. در مقاله مذکور، بنده اشاره کردهام که تا آن سال، تنها یکی از ترجمههای هایکو از زبان اصلی یعنی ژاپنی صورت گرفته است و آن کتاب «لاک پوک زنجره» است. مترجم محترم نیز که ظاهراً پیگیر بازار نشر در موضوع ترجمه خود نیست، به همین یک فقره بیشتر اشاره ندارد. در حالی که قاعدتاً میبایست از کتاب ارجمند جناب قدرت الله ذاکری یعنی «زنبور بر کف دست بودای خندان»که گزینه هایکوهای مدرن است، یادی میکرد (تهران، نشر مروارید، 1386). البته، شاید هم این بیتوجهی عمدی باشد. زیرا مترجم در پیشگفتار، در پی القای این موضوع است که کسی از مترجمین هایکو تا بحال به هایکوهای مدرن توجهی نداشته است و یادکرد کتاب آقای ذاکری، با این ادعا قاعدتاً منافات دارد و آن را نقض میکند.
هدف از ذکر این اقتباس و بلکه انتحال، تنها و تنها جلوگیری از پختهخواری بعضی از نویسندگان است و به همین منظور عین عبارت نقل شده را از مقدمه کتاب آقای عطا دانایی در اینجا میآورم تا متوجه شوید که مفهوم نقل «طابق النعل بالنعل» یعنی چه!
..
هایکو نه وزن دارد و نه قافیه و آرایههای کلامی در آن به ندرت به کار میرود. حدود دو هزار سال پیش هایکو جزوی از یک فرم شعری 31 هجایی به نام تانکا بود که از دو بخش تشکیل میشد و شاعران آن را به شیوه پرسش و پاسخ میسرودند. بخش نخست تانکا هفده هجا دارد و بخش دوم آن چهارده هجا. تانکا به معنی شعر کوتاه است و در مقابل آن چوکا قرار دارد که به معنی شعر بلند است. با اینکه در ژاپن به غیر از تانکا و چوکا چندین فرم شعری دیگر هم وجود دارد شعرهای کوتاه محبوبیتشان بیش از بقیه است. در قرن شانزدهم میلادی به تدریج بخش 17 هجایی تانکا مستقل شد و آن را هاکایی یا هایکو نامیدند. هایکو در ابتدا محتوایی طنزآمیز داشت و به تدریج بر اثر در آمیختن با فلسفه ذن اعماق و جوانب آن گسترش یافت. ایجاز و سادگی و در عین حال عمق هایکو و هنر تصویری بدیع آن علاوه بر آنکه در چهار قرن گذشته شاعران زیادی را در ژاپن به خود کشانده است، در دوره معاصر در خارج از ژاپن هم با استقبال کتابخوانان و شاعران و هنرمندان روبرو شده است و علاوه بر ترجمه هایکوهای ژاپنی به اغلب زبانهای دنیا، در سراسر جهان شاعرانی پیدا شدهاند که به سرودن شعر به شیوه هایکوهای ژاپنی میپردازند. امروز دوستداران و هایکوسرایان سراسر جهان دارای انجمنهای خاص هایکو در سطح محلی و ملی و بین المللی هستند و با برگزاری همایشها و سمینارهای دورهای و یا از طریق سایتهای اینترنتی به بحث و تبادل نظر در مورد هایکو و تاریخچه و ابعاد هنری آن میپردازند (شکوفههای گیلاس، ص 12 ـ 13 مقدمه).
..
در سراسر این عبارت بلند، تنها سه تغییر در متن بنده راه یافته و مترجم زحمت کشیده و 17 و 14 را به حروف نوشته، مواجه را کرده روبرو و عبارت «معمولاً آن را شاعران» را به «شاعران آن را» تغییر داده است و قاعدتاً هر دادگاه صالحی ایشان را به دلیل همین تغییرات مهم از اتهام سرقت مبرا میدارد. چند عبارت دیگر هم در مقدمه هست که نقلش بماند. این عبارات را با عبارات آغازین مقاله من در وبلاگ گنجشک ناتمام مقایسه کنید تا حساب کار دستتان بیاید.
3 دیدگاه
امیر حسنوندی
درود بر جناب سید علی میر افضلی عزیز
پروین پناهی
سلام برشما
متاسفانه مواردی از این قبیل دیده شده که به راستی موجب شرمساری ماست !
شما به مطالبی که روی صفحه گذاشته می شود اشاره فرمودید ..حال آن که من خودم شاهد کپی پیست کردن نظراتی که برای دوستانم گذاشته بودم هم بودم .
یعنی عین نظر من و چند دوست دیگر را برای شعر خودشان کپی کرده بودند !!!
اگر قرار باشد این فضا را هم از ما بگیرند نمی دانم باید کجا حرف بزنیم ؟؟؟؟
احتمالا باید مکالمه های روزمره را هم چاپ کنیم و بعد بیرون بدهیم !
محسن نظارت
کتاب «شکوفههای گیلاس: هایکو از باشو تا امروز» است که آقای عطا دانایی مترجم آن است از انتشارات صدای معاصر و شبگیر،یک سرقت ادبی تمام عیار است ایشان غیر از سرقت ترجمه ها ، مقالات را بدون ذکر نام ودرواقع به نام خود منتشر کرده اند بسیاری از هایکوهای دوستان از جمله خود بنده را مورد سرقت قرار داده و نامی از ما نبرده برخی هایکوهای دوستان ایرانی را به نامهای جعلی و یا خارجی نوشته کتاب پر از ایرادهای اینچنینی است از مقالات دوستان در نت سطرهای بیشماری دزدیده و یا عینا کپی کرده باید از ایشان و انتشارات صدای معاصر و شبگیربه مقامات قضایی شکایت کنیم