مرکز مطالعات ژاپن | مهدی عباسی؛ کارشناس ارشد علوم سیاسی و پژوهشگر مسائل ژاپن |
بیان رویداد
به تازگی مناقشه سرزمینی بر سر جزایر سنکاکو میان ژاپن و چین بالا گرفته است. در پی اعزام گروههای مطالعات از سوی دولت ژاپن ، سفر گروهی از ژاپنیهای ملیگرا به این جزایر و اعتراض جدی دولت چین به این اقدامات، نهتنها واکنشهای تند مردمی را در کشورهای چین در پی داشته است، بلکه موجب تیرگی روابط دو کشور و تقویت احتمال درگیری گسترده میان آنها شده است. این رویداد بخشی از مناقشات سرزمینی گستردهتری است که روابط منطقهای را در آسیای شرقی تحتالشعاع قرار داده است.
تحلیل رویداد
امروزه، دریاها و اقیانوسها به یکی از مهمترین منابع قدرت دولتها از یک سو، و نیز یکی از منابع بیثباتی در نظام بینالملل تبدیل شدهاند. ارزش اقتصادی اقیانوسها روزبهروز در حال افزایش است، بهویژه که مبنای تقسیمبندیِ بینالمللی کشورها از گرایشهای ایدئولوژیک به رقابتهای اقتصادی برای دسترسی به منابع حیاتی مانند انرژی تغییر کرده است. این امر به شکلگیری جغرافیای جدیدی از تعارضها و کشمکشها در جهان انجامیده است که در آن، نه تقسیمبندیهای سیاسی، بلکه جریانهای منابع، خطوط عمدهی گسلها را شکل میدهند.
در منطقه آسیا و اقیانوسیه نیز، انگیزههای اقتصادی از یک سو و ناسیونالیسم از سوی دیگر، موجب شکلگیری کشمکشهای سرزمینی بر سر جزایر و مناطق دریایی شده است. موضوعات و مسائل دریایی، در حال حاضر به یکی از نگرانیهای کلیدیِ کشورهای شمال شرقی و جنوب شرقیِ آسیا تبدیل شده است. کنترل جزایر و دریاها، از ابزارهای کلیدی برای تضمین حق استخراج منابع، ایمنی کانالهای ارتباطی دریایی و تقویت نیروی دریایی در گسترهی منطقهای است.
یکی از مهمترین مناقشات سرزمینی بر سر جزایر در منطقه آسیای شرقی که به تازگی نیز به خبرسازترینِ آنها تبدیل شده است، اختلاف میان ژاپن، چین و تایوان بر سر جزایر خالی از سکنهای است که ژاپنیها «سِنکاکو»، چینیها «دیائویو» و تایوانیها «تیائویوتای» مینامند. این مجمعالجزایر که از پنج جزیره و سه صخرهی لمیزرع تشکیل شده است، در تقریباً 140 کیلومتریِ شمال شرقیِ تایوان و شمال غربیِ مجمعالجزایر «ریوکیو» ـ که «اوکیناوا» را شامل میشود ـ قرار گرفتهاند. این جزایر هماکنون توسط ژاپن اداره میشود، اما چینیها و تایوانیها نیز مدعی مالکیت آن هستند. هر دو کشورِ ژاپن و چین برای اثبات مالکیت خود به رای شورای امنیت سازمان ملل متحد استناد میکنند. مالکیت این جزایر در طول تاریخ بارها میان چین و ژاپن دست به دست شده است. در طی جنگ نخست میان چین و ژاپن در سال 1895، ژاپن این جزایر را اشغال و تأکید کرد که با توجه به بدون سکنه بودن آنها، هیچ شواهد مستندی مبنی بر تعلق مالکیت آن به چین وجود ندارد. پس از جنگ چینیها موافقت کردند که جزیره «فورموسا» (تایوان) و همه جزایری را که به نوعی مرتبط با این جزیره با متعلق به آن هستند، به ژاپن واگذار کنند. پس از جنگ جهانی دوم و شکست ژاپن، بر اساس معاهده سانفرانسیسکو میان ژاپن و متحدین، موافقتنامه پیشین لغو شد. آمریکاییها هم بر جزیره مسلط شدند و سلطه آنها تا سال 1972 که اشغال اوکیناوا را پایان دادند، ادامه یافت. در این سال، حاکمیت بر تمام مجمعالجزایر ریوکیو، از جمله جزایر سنکاکو به ژاپن واگذار شد.
اهمیت راهبردیِ جزایر سنکاکو برای هر دو کشور چین و ژاپن در حال افزایش است، چون هر کشوری که بتواند حاکمیت خود را بر این جزایر تثبیت کند، مالک بلامنازع نفت، معادن و حقوق ماهیگیریِ آبهای پیرامونیِ آن خواهد شد. در سال 1969، کمیسیون اقتصادی سازمان ملل در امور آسیا و شرق دور، ذخایر نفت و گاز را در نزدیکی جزایر سنکاکو کشف کرد.
چین در حال حاضر، راهبردی را برای توسعه قدرت دریاییِ خود در اقیانوس آرام اتخاذ کرده است. محور اصلیِ این راهبرد، جزایر ریوکیو است که در حال حاضر نیروهای نظامی ژاپن و آمریکا دفاع از آن را برعهده دارند.
یکی دیگر از مسائل مرتبط با این مناقشه این است که هیچ یک از کشورهای درگیر، وجود چنین مناقشه و اختلافی را به رسمیت نمیشناسند. مثلاً وزیر امور خارجه ژاپن مدعی است که «هیچ مناقشهای در دریای چین شرقی وجود ندارد و جزایر سنکاکو بخشی از حوزه حاکمیت ژاپن است.» روی هم رفته، رهیافت ژاپن نسبت به مناقشات سرزمینی چنین است که آنها را فقط در مواردی بهرسمیت میشناسد که خود مدعیِ کشوری دیگر شده باشد (مانند مسئله دوکدو/تاکشیما با کره جنوبی و مسئلهی معروف به «سرزمینهای شمالی» با روسیه).
در مقابل، چینیها همچون ژاپنیها جزایر سنکاکو را از آنِ خود مینامند. چینیها این جزایر را «سرزمین مقدس» میخوانند. آنها در سال 1992، در بیانیهای یکجانبه جزایر دیائویو را بخشی از سرزمین چین خواندند. این مواضعِ مانعهالجمع و مبتنی بر حاصل جمع جبری صفر، گفتوگو و مذاکره بر سر مسائل عملی مانند دسترسی به منابع زیرِ دریا و حق ماهیگیری را با موانعی جدی مواجه ساخته است.
موضوع دیگری که با مناقشه بر سر این جزایر ارتباط پیدا میکند، موضوع مناطق اقتصادیِ انحصاری است. در ژوئن سال 1996، ژاپن کنوانسیون حقوق دریایی سازمان ملل متحد را تصویب و بلافاصله 200 مایل دریایی از مرزهای خود را منطقه اقتصادی انحصاری خود اعلام نمود که شامل جزایر سنکاکو نیز میشود. اما چین و تایوان جزایر سنکاکو را هنوز منطقه اقتصادی انحصاریِ خود اعلام نکردهاند. واقعیت این است که اگر ژاپن این جزایر را جزء منطقه اقتصادیِ انحصاری خود قرار نمیداد، حل این مناقشه آسانتر میشد.
اما خطر درگیری نظامی نیز بر سر موضوع وجود دارد. این خطر زمانی افزایش مییابد که چین واکنش ژاپن را به اقدامات نظامیِ خود در این منطقه، ناچیز تخمین بزند. بزرگترین خطرِ درگیریِ نظامی بین چین و ژاپن بهویژه زمانی محتمل خواهد بود که کشتیهای نیروی دریاییِ هر دو طرف برای محافظت از خود در منطقه آرایش نظامی بگیرند یا به فعالیتهایی مانند رزمایش دست بزنند. تاکتیکی که چین در حال حاضر در دریای چین شرقی اتخاذ کرده، این است که قایقهای گشتیِ نظامیِ این کشور، ناوگانهای ماهیگیری را همراهی میکنند. این امر میتواند به درگیری مستقیم بین این نیروهای چینی و گارد ساحلی ژاپن منجر شود.
در این میان، ردپای آمریکا نیز در ماجرا دیده میشود. بر اساس توافقنامه امنیتی آمریکا و ژاپن، در صورتی که ژاپن نیاز به حمایت آمریکا برای دفاع از این جزایر داشته باشد، آمریکاییها موظف به یاری ژاپن هستند. در مقابل، چینیها معتقدند که مناقشه سنکاکو را آمریکاییها در دامن روابط ژاپن و چین گذاشتهاند. اما برخی از تحلیلگرانِ آمریکایی نیز معتقدند که مسئله سنکاکو برای چین بهانهای بیش نیست برای پیش بردن طرح گستردهتر مدعیات سرزمینیِ این کشور. برخی از تحلیلگران غربی نیز بر این باورند که چینیها به مناقشه سنکاکو دامن میزنند تا مسائل داخلی خود را مدیریت کنند بهگونهای که مسئله سنکاکو بازتابی از چالش قدرت درونی در چین و تلاش برای بقای رهبریِ کنونیِ حزب کمونیست است.
پیامد رویداد
نباید فراموش کرد که این تنها بخشی از رقابتهای جدیِ میان دو کشور چین و ژاپن در منطقه است. رقابتها و اختلافات جدیِ دیگری نیز میان این دو کشور وجود دارد که سابقهای تاریخی در پساپشت آنها نهفته است. برخی از تحلیلگران بر این باورند که تأکید بر همکاریهای اقتصادی میان دو کشور میتواند خطر درگیری نظامی میان آنها را کمرنگ سازد. آنچه بر خطر درگیری گستردهتر میان چین و ژاپن میافزاید این است که آنچه در گذشته مانع واکنش متقابل چین به اقدامات ژاپن میشد، ضعیف شده و رنگ باخته است. اقتصاد و توانایی نظامی چین، امروز بسیار نیرومندتر از دهه 1990 است. در دهه 1990، رهبران چین موضوع جزایر سنکاکو را به تعویق انداختند تا روابط اقتصادیِ مهم و سودمند خود را با ژاپن مستحکم بسازند. تحلیلگران بر این باورند که اساساً یکی از مهمترین علل رشد مناقشات نظامیِ کنونی، برآمدن چین بهعنوان یک قدرت اقتصادی و نظامی است. هماکنون، هم چین و هم ژاپن بهشدت به منابع انرژی نیاز دارند. شش میدان گازیِ کشف شده در آبهای منطقه، هماکنون منازعات و اختلافات را میان دو کشور دامن زده است.
در حال حاضر، سوال این است که چگونه دو کشور چین و ژاپن، و بهویژه چین، واکنشهای خود را در قالبِ «درگیریِ مدیریتشده» سازمان خواهند داد؟