مسیح طالبیان/
به بهانهء دفتر شعر” هایکو ها از یک پدر و مادرند ”
انتشارات نیلوفر
مولف : سید رضا علوی
در آغاز دفتر شعر سید رضا علوی “هایکو ها از یک پدر و مادرند” که به تازگی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده عبارت کوتاهی از شاعر قرن هفدهم ژاپن “ماتسو باشو” در صفحهء پنج این دفتر آمده است که عینا نقل می کنم : برای سرودن هایکو کودکی خردسال شوید !
این عبارت همهء درس و نصیحت باشو به خیل مریدان و شاگردانش برای آفرینش هایکوی ناب بود و اگر به درستی توسط شاعر فهمیده شود در آنصورت سروده های او رنگ و بوی هایکو خواهد داشت .
دوشاگرد و مرید باشو یکی بنام “دوهو” و دیگری “کیورای” بیشتر درس های باشو در باب هایکو را فی المجلس گرد آوری کرده اند و هر آنچه امروز از زبان باشو در مورد هایکو وجود دارد کار سترگ این دو شاعر است .
منظور باشو از اینکه برای سرودن هایکو کودکی خردسال شوید ، بنا به یادداشت های کیورای بدین مضمون است که از چشم و دل یک کودک به هستی و دنیا نگاه کنید و پدیده ها را آنگونه که هست با زبان همین کودک نشان دهید بی اینکه ذهنیت شاعر بواسطه قضاوت و انگیختگی احساسات رمانتیک ، سانتی مانتال و شاعرانه آنچه را که در لحظهء هایکو برشهود شاعر نزول می کند تحت تاثیر قرار دهد . ندانستگی و تهی بودن ذهن یکی از ویژگی های شاعر هایکو است که به نوعی از ذن بودیسم سرچشمه می گیرد .
نصیحت مهمتر باشو در باب سرودن هایکو این است که از” ساختن” هایکو دست بردارید ، هایکو ماحصل یک تجربه واقعی شاعر است با پدیده ها و به هیچوجه ذهنی نیست .هایکویی که ساخته می شود در فرهنگ ژاپن به آن” هایکوی پشت میزی ” Table Haiku می گویند بدین مضمون که شاعر قلم به دست می گیرد و پشت میز کارش با استعانت از ذهن به ساختن هایکو غیر واقعی می پردازد .طبیعی است که این نوع هایکو در خوانش مجدد توسط خواننده نمی تواند به یک لحظهء ناب هایکو منجر شود و طبیعتا هیچ لذت شاعرانه ای هم در آن حضور نخواهد داشت.
باشو می گوید که هایکو برشی از زمان و زندگی پدیده ها است که مختصات زمانی ، مکانی خاص خودش را دارد .کنت یاسودا Kenneth Yasuda محقق ژاپنی-آمریکایی در زمینهء شعر ژاپن و خصوصا هایکو ، می گوید که یک هایکو باید به سه پرسش بطور واضح پاسخ گوید : What?Who?Where ? ( اصطلاحا به فارسی می توانیم این سه پرسش را اینگونه مطرح کنیم که جریان چیست؟ چه کسی و یا چه چیزی سوژهء شعر است؟ و کجا این داستان اتفاق افتاده؟ و از همه مهمتر اینکه هایکو شعر لحظهء اکنون است بی مراجعه به گذشته و آینده.
لذا چنانچه سید رضا علوی همین درس کوتاه باشو را در سرودن هایکو بکار می گرفت و به سه پرسش فوق در هایکو نظر داشت و همچنین هایکو هایش نتیجه یک تجربه واقعی بود در آن صورت و به یقین تعداد زیادی از سه پاره های گرد آوری شده در این کتاب را حذف می کرد ، از جمله نخستین شعر در صفحه 13 این دفتر ( هایکو ها /از یک پدر و مادرند /پدر ایجاز، مادر تصویر) وعنایت بیشتری به شعرهای هم سنخ شعر دوم در همین صفحه داشتند ( ماه / بر ترک یابویی پیر /چه دیر صبح می شود ؟ ).
نکتهء مهم دیگری که زیر بنای انبان واژگانی هایکو را تشکیل می دهد و هایکو نویسان فارسی کمتر به آن توجه کافی دارند این واقعیت است که اصولا ارتباط انسان با دنیای پیرامون از دودنیای واژگانی کاملا متفاوت میسر می شود.یکی دنیای اشیا و چیز ها و پدیده ها ی واقعی و دیگری دنیای واژه ها و نشانه ها است.
انسان در بدو تولد به واسطهء دنیای اشیا حس های خویش را منعکس ومنتقل می کند و هنوزخبری از نشانه ها و مفاهیم در ذهن او نیست .هر چه او بزرگتر می شود و ارتباط او با محیط گسترده تر می شود دنیای دیگری از واژه ها و نشانه ها بعنوان ابزار او برای انتقال و انعکاس حس هایش در ذهن او متولد می شود.
درست همین جا است که منظور باشو از اینکه : : برای سرودن هایکو کودکی خردسال شوید ! کاملا روشن می شود که شاعر هایکو باید از انبان واژه های بی واسطه و مرتبط با اشیا و پدیده ها استفاده کند و دنیای نشانه ها و مفاهیم رادر حوزهء هایکو به کلی از ذهن خویش دور کند .
با فرض نصیحت باشو که برای سرودن هایکو کودکی خردسال شوید ! کدام کودک است که شعر سوم در همین صفحه 13 را می تواند بنویسد؟ ( سعدی /از رندی حافظ کم می آورد / نه از استادی خودش ! ).
در این عبارت ها ذهن و اندیشه های شاعر است که بیان شده و ربطی به لحظه های شهودی هایکو و دنیای اشیا و پدیده ها ندارد.
شخصیت بخشی به اشیا در هایکو جایز نیست (تنبور /تمامی انگشتانم را / دوست دارد ) و درست به همین دلیل ساده است که شعر بیست و دوم در صفحه بیست متولد می شود (کوه / آستین بالا می زند /برای کبک دری ) که جز انعکاسی از قضاوت ها و برداشت های شاعر از پدیده ها نیست.
این درست است که در اواخر قرن نوزدهم شاعرو منتقد بی باک و جوان ژاپنی ماسائوکو شیکی در نقد هایکوهای کلاسیک باشو وبوسون که فقط طبیعت بیرونی را دست مایه هایکو قرار می دادند بی محابا دنیای درون شاعر را نیز به این دست مایه اضافه کرد و بدین ترتیب نطفهء هایکوی مدرن پا گرفت . اما شیکی به یکباره اسیر ذهنیت شاعرانگی خویش نشد بلکه آنچنان حس های درونی انسانی را در همین قالب به عینیت طبیعت بیرونی گره زد که کماکان طبیعت بیرونی است که نقش عمده را در شعر ایفا می کند .آنگاه که در سی و چهار سالگی بر بستر بیماری است و نای بلند شدن از بستر را ندارد و آن بیرون برف می بارد این هایکو را می نویسد : ( چندین و چند بار /پرس و جو کردم /برف تا کجا نشسته است ؟ ) و اینگونه حس درونی خویش را بی هیچ سانتی مانتالیزمی در قالب هایکو نقش می زند تا اینکه حقیقت زندگی که مرگ است اینچنین در شعر هفتاد و سوم ( صفحه سی و هفت دفتر شعر سید رضا علوی ) اسیر شاعرانگی شاعر نشود ( کاش /اینجا بودی و نمی آمد /قاصدک مرگ ).
نکته دیگری که در هایکو باید مورد توجه قرار گیرد جایگاه سکوت یا کایریجی است .سکوت باعث می شود که اگر سه سطر هایکو را پشت سر هم در یک عبارت بنویسیم عبارت حاصل از لحاظ گرامری استمرار معنا نداشته باشد . اکثر شعر های این دفتر به گونه ای است که اگر سه سطر را پشت سر هم ردیف کنیم یک عبارت و گزاره کامل خواهد شد ، مثلا شعر شماره هفتاد و پنج صفحه سی و هفت (نام رودی را که در آن غرق خواهم شد نمی دانم ).آیا این شعر ناگهانی لحظه ء شهود را منعکس می کند؟آیا پارامتر های زمان و مکان را با خود دارد ؟و یا یک گزارهء شاعرانه است ؟
اما به هایکوی شماره هفتاد در صفحه 36 توجه کنید ( خورشید مردادی /گاومیشی /تا گردن در آب ) ، این هایکو همه عناصر زمانی و مکانی هایکو را در خود مستتر دارد اما چون نتیجهء یک تجربه واقعی نبوده به جای آفتاب مردادی نوشته شده خورشید مردادی ؟ اصولا نیمروز است و گاومیشی به آب زده است اما در این فصل از سال و این موقع روز هیچ کس نمی تواند به خورشید نگاه کند ! اصلا خورشید این موقع روز جذابیتی ندارد . اما اگر آفتاب جایگزین خورشید شود هایکو به یک تجربه واقعی نزدیک می شودبا اینکه لحظهء پر شوری نیست .
اگر سه سطر این هایکو را در یک سطر و یک عبارت پشت سر هم بنویسیم یک گزاره کامل نخواهد شد ، بدین لحاظ است که قالب این شعر قالب هایکو است .
اصولا هایکو دو بخش دارد که این دو بخش با یک سکوت از همدیگر جدا می شوند و رزونانس و تشدیدی که این دو بخش و یا دو تصویر در ذهن خواننده ایجاد می کند لحظه حیرت هایکو برای خواننده دوباره بازسازی می شود درست همانگونه که برای شاعر در لحظه شهود اتفاق افتاده است .در این هایکو سکوت در پایان سطر نخست است .گاهی سکوت هایکو پایان سطر دوم اتفاق می افتد و دو سطر اول و دوم با هم یک تصویر را می سازند و سطر سوم بخش دوم هایکو را تشکیل می دهد مثل هایکوی شماره 145 از همین دفتر صفحه 61 (بر آب می روند /یاس های سفید /قوهای بامدادی ) . تصویر قوهای در پرواز بامدادی و تصویر یاس های سفید که بر آب می روند بدون اینکه از کلمه تشبیه در این هایکو استفاده شده باشد اولین چیزی که به ذهن خواننده تداعی می کند شباهت این دو تصویر است . بدین لحاظ است که کاربرد کلمه تشبیه بین دو تصویر و یا دوبخش هایکو مجاز نیست چه در غیر اینصورت هایکو به شعر تبدیل می شود و جایی برای حضور و مشارکت خواننده در تکمیل هایکو باقی نمی ماند.
گاهی هم سکوت در پایان سطر سوم اتفاق می افتد و چاره ای برای هایکو وجود ندارد که فقط دارای یک بخش می شود و کلا به یک گزاره و یک تصویر تبدیل می شود ( اکثر هایکو های بوسون شاعر ژاپنی از این سنخ است چرا که او قبل شاعر بودن نقاش است و با هایکو نقاشی می کند )مثل هایکوی شماره 181 در صفحه 73 ( سگ ماخولیا/پارس می کند/حتی به خودش ).
نکته دیگری که در این مجموعه شعر نادیده گرفته شده است فرق بین هایکو و سن ریو(Senryu) است .گاهی شاعر سن ریو نوشته است اما به گمان خود از آن بعنوان هایکو یادکرده است که بهتر آن بود که بخشی از این مجموعه شعر به هایکو اختصاص می یافت و بخش دیگری تحت عنوان سنریو ارایه می گردید . اهمیت این موضوع از آن جا ناشی می شود که هر سرودهء کوتاه را فقط به این دلیل ساده که به سه سطر کوتاه تقطیع شده نباید هایکو نامید.
قبل از پرداختن به این موضوع بد نیست ببینیم ماکوتو اوئدا Makoto Ueda از قول دوهو Doho ، شاگرد باشو راجع به هایکو چه می گوید : شعر چین و شعر غنایی ژاپن و دیگر انواع شعر در این خطه اشیا و پدیده ها را فقط در وجه شاعرانهء آن ها آنقدر به کار گرفته اند و از وجوه دیگری این اشیا در زندگی واقعی آنچنان چشم می پوشند که هر گاه شعری با واژهء چکاوک آغاز شود مخاطب به فور بقیه ماجرا را قبل از ادامه شعر می تواند پیش بینی کند که این چکاوک حتما در میان شکوفه ها در منظری دلنشین چهچه می زند ! اما هایکو آنچه را که شعر در دنیای واقعی اشیا و پدیده ها نادیده می گیرد اما هایکو به آن ها می پردازد مثل این هایکو از باشو : چکاوک / فضله انداخت روی کیک / بر ایوان !
به همین سیاق در مورد سنریو با اینکه از لحاظ فرم شبیه هایکو است اما اصولا به مواردی می پردازد که در حوزهء هایکو نیست و یا به عبارتی آنچه را که هایکو دور می ریزد سنریو جمع می کند. هایکو با علوم و فلسفه و روانشناسی کاری ندارد اما سنریو با تناقضات و پارادوکس های درونی و بیرونی این حوزه ها سر و کار دارد و با چشم طنزبه آنها می نگرد و در ژانر های مختلفی سروده می شود ازقبیل روانشاسی ، فلسفه ، فناپذیری زندگی ، زندگی روزمره ، کسب و کار مردم و هر چه در آن تناقض و طنز نهفته است .
انسان واقعی اصولا پشت سایهء تناقضات و پارادوکس های خود پنهان است .کار سنریو آشکار کردن این تناقضات است .پروفسورانگلیسی آر.اچ.بلایت که حدود چهل سال در ژاپن برای فهمیدن فرهنگ و هنر ژاپن در آنجا زندگی و تحقیق کرد در کتاب تحقیقی ” زندگی و کاراکتر ژاپنی در شعر سنریو” می گوید که اگر با چشم خدا به پدیده ها و انسان نگاه کنیم و هر آنچه می بینیم و می فهمیم در قالب هایکو بیان کنیم ماحصل سنریو است .چشم خدا آن انسان واقعی را از پشت تناقضات و پارادوکس های محیط بر او بیرون می کشد و عریان نشان می دهد .
شعر شماره 60 در صفحه 32 (مادر بزرگ/سواد نداشت /اگر داشت ، کودتا در کودتا ! ) یک سنریوی ناب است .
لذا چنانچه با این دید به بیشتر شعر های این دفتر نگاه کنیم تعدادی سنریو در کنار تعدادی هایکو حضور دارند اما بیشتر سروده ها نه هایکو هستند و نه سنریو و چیزی جز کلمات قصار و یا گزاره های شاعرانه نیست.
این شتابزدگی فقط در کار آقای سیدرضا علوی نیست که تراوشات ذهنی خویش را هایکو می نامد بلکه هر گاه شاعری از وادی شعر نو به حوزهء هایکو وارد شود این توهم از او دست بر نخواهد داشت. این توهم از آنجا ناشی می شود که هایکو رافقط در قامت چیستان ببینیم و در پایان دو سطر شاعرانه بایک پاسخ کوتاه وغافلگیر کننده شعر را ببندیم و آنگاه آن را هایکو بنامیم مثل شعر شماره 212 صفحه 83(حیف ! /فانوس ها /به تاریکی خود نمی تابند ) . در واقع این شعر یک سنریو است و طنز نهفته در رفتار های انسانی را نشان می دهد که نشاندهندهء واعظ غیر متعظ است و یکی از سنریو های خوب این مجموعه به شمار می آید.
از آنجا که ندانستگی شاعریکی از ویژگی های مهم نویسندهء هایکو است لذا تضمین از شعر و یا متن های دیگر نویسندگان و شاعران در هایکو مجاز نیست که مکرر در سروده های این دفتر با آن مواجه می شویم که خالی از لحظات ناب هایکو است .شعر شماره 201 صفحه 79 ( گربه ها /نام عبید را می شنوند/موش می شوند ! ).
حدود سی هایکوی خوب در این دفتر آمده است مثل هایکوی شماره 17 صفحه 18 (کرم ابریشم/طی می کند طول رود را /در برگی از توت ) که بهتر می بود اینطور نوشته میشد (کرم ابریشم/با آب رود می رود / روی برگ توت ) .
استاد بهاء الدین خرمشاهی در مقالهء ” شعر در ذات خویش کوتاه است” که در روزنامهء اعتماد ملی چندی پیش منتشر شد ، هایکوهای برتر!! مجموعه شعر سید رضا علوی را برشمرده اند که دست بر قضا گزیده های ایشان بنابرآنچه در بالا به آن اشاره شد یا اصلا هایکو نیستند و یا دست بالا در ژانر سنریو سروده شده است و بدین لحاظ لحظه های پرشور شهود هایکو را منعکس نمی کنند.برداشت های بهاءالدین خرمشاهی طبیعی است زیرا ایشان با نگاه شعر به هایکو می نگرد در صورتیکه هایکو اصولا شعر نیست وحد اقل از اوایل قرن بیستم شاخه ای در هنر را به خود اختصاص داده است مثل عکاسی ، نقاشی و گاهی سینما .
بدین لحاظ است که شاعران هایکو را “نویسنده ء هایکو ” می نامند و این بدان دلیل است که نویسنده هایکو بی کم و کاست شهود حاصل از مواجه شدن با پدیده ها را فقط می نویسد و از شم شاعرانگی خویش کمترین دخالتی در آن نمی کند.اینجا است که هایکو به عرفان نزدیک می شود و تا نویسنده هایکو عارفانه و صادقانه به اشیا و پدیده ها و حتی زندگی خویش متصل نباشد نمی تواند با چشم هایکو جهان را نظاره کند.
عرفان بیش از حوزهء شعر بر زیر بنای زیبایی شناسانه ء خاص خود متکی است که این زیبایی ناشی از جمال و شکل و معنا نیست بلکه زیبایی “این چنینی” چیز ها و خلقت و زندگی است که ماتسو باشو شاعر و عارف ژاپنی در قرن هفدهم بخشی از این زیبایی شناسی را در هایکو بکار گرفت و شاعران بعد از او مثل بوسون ، ایسا و شیکی آن را تکمیل کردند که در جای خود به مبانی این زیبایی شناسی که درواقع انعکاسی از سبک هایکو نویسی است خواهم پرداخت .
امید است که در آینده شاهد هایکوهای ناب این شاعر باشیم .
مسیح طالبیان
تهران
اسفند ماه هزار و سیصد و هشتاد و هشت
وبلاگ : http://matalebian.blogspot.com
1 دیدگاه
Pouyan
vaghean az in matlab lezat bordam az shoma tashakor mikonam rooz hast ke haiko haye farsi ra mikhanam amma anha hatta haiko ham nistand albate in az lotfe shomast amma anha ghaleban senryo ham nistand… shayad dar iran moji etefagh oftade ke haiko ra tanha sheri 3pare midanad.omid daram ke roozi in pendar taghir konad ta betavanim be tajrobiate nabe haiko beresim.
ba tashakore faravan az shoma.